مرد داشت در خیابان حرکت می کرد که ناگهان صدایی از پشت گفت:
اگر یک
قدم دیگه جلو بری کشته می شی.
مرد ایستاد و در همان لجظه اجری از بالا افتاد جلوی پاش.
مرد نفس راحتی کشید و با تعجب دوروبرشو نگاه کرد اما کسی رو ندید.
بهر حال نجات پیدا کرده بود.
به راهش ادامه داد.
به محض اینکه می خواست از خیابان رد بشه باز همان صدا گفت:
ایست!
مرد ایستاد و در همان لحظه ماشینی با سرعت عجیبی از جلویش رد شد.
بازم نجات پیدا کرد.
مرد پرسید تو کی هستی و صدا جواب داد :
من فرشته نگهبان تو هستم.
مرد فکری کرد و گفت:
پس اون موقعی که من داشتم ازدواج می کردم تو کدوم گوری بودی؟
١ - سیگار کشیدن باعث میشه شما هرچه سریعتر از شر سلامتی
و زندگی خلاص بشید و بتونید پا به عرصه های جدیدتری از جمله جهان آخرت بگذارید
و تجربه های جدید کسب کنید .
، پشت بام ، زیر زمین و دیگر جاهایی که تا حالا زیاد بهشون توجه نکردین بیشتر آشنا بشین .
کلاس ١
چگونه 2.5 متر ماشین رو تو 4 متر جای پارک قرار دهیم؟
برگزارى به صورت مرحله به مرحله همراه با نمایش اسلاید
مدّت: ٤ هفته، دوشنبهها و چهارشنبهها از ساعت ١٩ تا ٢١
کلاس ٢
مسابقه فوتبال یک ورزش است نه فیلم غیر اخلاقی
برگزارى به صورت میزگرد و بحث آزاد
مدّت: ٢ هفته، شنبهها از ساعت ١٨ تا ٢٠
کلاس ٣
آیا میتوان با آمادگی قبلی برای رفتن به مراسم عروسی همزمان با آقایان حاضر شد؟
برگزارى به صورت کار عملى و گروهى
مدّت: ٤ هفته، یکشنبهها از ساعت ١٩ تا ٢١
کلاس ٤
نحوه گرفتن صحیح فرمان اتومبیل (بطور ثابت و در حال دور زدن)
برگزارى به صورت نمایش فیلم با توضیحات تکمیلى
مدّت: ٣ هفته، پنجشنبهها از ساعت ١٤ تا ١٦
کلاس ٥
نحوه تشخیص تاریخ انقضاء مواد خوراکی از روی بسته آنها هنگام خرید
برگزارى به صورت نمایش ویدیویى
مدّت: ٤ هفته، سهشنبه و پنجشنبهها از ساعت ١٩ تا ٢١
کلاس ٦
عدم ترس از نازل پمپ بنزین و استفاده از آن
برگزارى به صورت کارگاه آموزشى همراه با گروههاى پشتیبان
مدّت: ٤ هفته، چهارشنبهها و پنجشنبهها از ساعت ١٩ تا ٢١
کلاس ٧
اهمیت دادن به ظاهر و هیکل خود بعد از ازدواج به مانند قبل آن
برگزارى به صورت بحث آزاد
مدّت: ٢ هفته، دوشنبهها از ساعت١٨ تا ٢٠
کلاس ٨
گفتن "عزیزم" به شوهر سلامتى شمارا به خطر نمیاندازد
برگزارى به صورت نمایش اسلاید همراه با نوار صوتى
مدّت: سه شب، یکشنبه، سهشنبه و پنجشنبه از ساعت ١٩ تا ٢١
کلاس ٩
چطور می توان با تلفن زیر 30 دقیقه صحبت کرد؟
برگزارى به صورت میزگرد و بحث آزاد
مدّت: حداقل ٦ ماه، سهشنبهها از ١٨ تا ٢٠
کلاس ١٠
آیا از لحاظ ژنتیکى غیرممکن است که هنگامی که خانم های خودمانی با هم تنها هستند حرف های زشت نزنند؟
برگزارى به صورت شبیهسازى کامپیوترى
مدّت: ٤ هفته پنجشنبهها از ساعت ١٢ تا ١٤
کلاس ١١
تفاوتهاى بنیادى بین شوهر و آرنولد شوارتزنگر ، براد پیت و بیل گیتس
برگزارى به صورت آنلاین و نقش بازى کردن
مدّت: نامحدود، سهشنبهها از ساعت ١٩ تا ٢٢
کلاس ١٢
رد نشدن از جلوی تلویزیون با جارو به هنگام پخش فینال جام باشگاه های اروپا
برگزارى به صورت تمرینات مدیتیشن و روشهاى تنفسى
مدّت: ٤ هفته، شنبهها و سهشنبهها از ١٧ تا ٢٠
کلاس ١٣ عدم حساسیت به دختران زیبا تر از خود و عدم زشت خطاب کردن آنها و ایراد بستن به آنها
برگزارى به صورت جلسات شوک درمانى مدّت: سه شب، یکشنبه و سهشنبه و پنجشنبه از ساعت ١٩ تا ٢١
* پس از پایان دوره، به کسانى که امتحانات را با موفقیت بگذرانند دیپلم افتخار داده خواهد شد. *
خانوما الآن چه حسی دارید ؟
اینجوری !!!
مدیر به منشی میگه برای یه هفته باید بریم مسافرت کارهات رو روبراه کن
منشی زنگ میزنه به شوهرش میگه :
من باید با رئیسم برم سفر کاری, کارهات رو روبراه کن
شوهره زنگ میزنه به دوست دخترش و میگه :
زنم یه هفته میره ماموریت کارهات رو روبراه کن
معشوقه هم که تدریس خصوصی میکرده به شاگرد کوچولوش زنگ میزنه میگه :
من تمام هفته مشغولم نمیتونم بیام
پسره زنگ میزه به پدر بزرگش میگه :
معلمم یه هفته کامل نمیاد . بیا هر روز بزنیم بیرون و هوایی عوض کنیم
پدر بزرگ که اتفاقا همون مدیر شرکت هست به منشی زنگ میزنه میگه :
مسافرت رو لغو کن من با نوه ام سرم بنده
منشی زنگ میزنه به شوهرش و میگه :
ماموریت کنسل شد من دارم میام خونه
شوهر زنگ میزنه به معشوقه اش میگه :
زنم مسافرتش لغو شد نیا که متاسفانه نمیتونم ببینمت
معشوقه زنگ میزنه به شاگردش میگه :
کارم عقب افتاد و این هفته بیکارم پس دارم میام که بریم سر درس و مشق
پسر زنگ میزنه به پدر بزرگش و میگه :
راحت باش برو مسافرت . معلمم برنامه اش عوض شد و میاد
مدیر هم دوباره گوشی رو ور میداره و زنگ میزنه به منشی و میگه :
برنامه عوض شد حاضر شو که بریم مسافرت
تنبلهای عزیز توجه فرمائید راهکارهای جدید رسید :
.1- روزها استراحت کنید تا شبها بتوانید راحت بخوابید.
.2- در نزدیکی تختتان صندلی راحتی بگذارید، تا اگر از خواب بیدار شدید، روی آن بنشینید و استراحت کنید.
.3- خوابیدن به نشستن، نشستن به ایستادن، ایستادن به راه رفتن الویت دارد.
.4- جایی که می توانید بنشینید چرا می ایستید.
.5- کار امروز را به فردا موکول کنید و کار فردا را به پس فردا.
.6- اگر حس کار کردن به شما دست داد، کمی صبر کنید......
.
.
.
یک شب که من و همسرم توی رختواب مشغول ناز و نوازش بودیم.
در حالی که احتمال وقوع حوادثی هر لحظه بیشتر و بیشتر میشد یک دفعه خانم برگشت و به من گفت: "من حوصلهاش رو ندارم فقط میخوام که بغلم کنی."
چی؟ یعنی چه؟
و اون جوابی رو که هر مردی رو به در و دیوار میکوبونه بهم داد:
تو اصلاً به احساسات من به عنوان یک زن توجه نداری و فقط به فکر رابطهی فیزیکی ما هستی!
و بعد در پاسخ به چشمهای من که از حدقه داشت در میاومد اضافه کرد:
تو چرا نمیتونی من رو بخاطر خودم دوست داشته باشی نه برای چیزی که توی رختواب بین من و تو اتفاق میافته؟
خوب واضح و مبرهن بود که اون شب دیگه هیچ حادثهای رخ نمیده.
برای همین من هم با افسردگی خوابیدم.
فردای اون شب ترجیح دادم که مرخصی بگیرم و یک کمی وقتم رو باهاش بگذرونم.
با هم رفتیم بیرون و توی یک رستوران شیک ناهار خوردیم. بعدش رفتیم توی یک بوتیک بزرگ و مشغول خرید شدیم.
چندین دست لباس گرون قیمت رو امتحان کرد و چون نمیتونست تصمیم بگیره من بهش گفتم که بهتره همه رو برداره.
بعدش برای اینکه ست تکمیل بشه توی قسمت کفشها برای هر دست لباس یک جفت هم کفش انتخاب کردیم.
در نهایت هم توی قسمت جواهرات یک جفت گوشوارهای الماس.
حضورتون عرض کنم که از خوشحالی داشت ذوق مرگ میشد.
حتی فکر کنم سعی کرد من و امتحان که چون ازم خواست براش یک مچبند تنیس بخرم، با وجود اینکه حتی یک بار هم راکت تنیس رو دستش نگرفتهبود.
نمیتونست باور کنه وقتی در جواب درخواستش گفتم: "برشدار عزیزم."
در اوج لذت از تمام این خریدها دست آخر برگشت و بهم گفت: "عزیزم فکر کنم همینها خوبه. بیا بریم حساب کنیم."
در همین لحظه بود که گفتم: "نه عزیزم من حالش و ندارم."
با چشمای بیرون زده و فک افتاده گفت:"چی؟"
عزیزم من میخوام که تو فقط کمی این چیزا رو بغل کنی.
تو به وضعیت اقتصادیه من به عنوان یک مرد هیچ توجهی نداری و فقط همین که من برات چیزی بخرم برات مهمه."
و موقعی که توی چشماش میخوندم که همین الاناست که بیاد و منو بکشه اضافه کردم:
"چرا نمیتونی من و بخاطر خودم دوست داشتهباشی نه بخاطر چیزایی که برات میخرم؟"
خوب امشب هم توی اتاقخواب هیچ اتفاقی نمیافته فقط دلم خنک شده که فهمیده "هرچی عوض داره گله نداره."
۱- به حرمت اشک مادر توبه کردم
2- دانی که چرا راز نهان با تو نگفتم / طوطی صفتی طاقت اسرار نداری
3- بوق نزن شاگردم خوابه
4- بی تو هرگز............باتو؟؟؟؟عمر
5- از عشق تو لیلی...........رفتم زیر تریلی(واسه گریسکاری)
6- اگه می تونی این تابلو رو بخونی یعنی فاصلت خیلی کمه فاصله رو رعایت کن
7- دنبالم نیا اسیرم می شی
8 - گشتم نبود ............نگرد نیست
نامهای دختران,نام دختر,نامهای جدید دخترها
خوردنی باشد: مثل عسل
نامهای دختران,نام دختر,نامهای جدید دخترها
ساعات مختلف روز: مثل پگاه، سپیده، سحر
نامهای دختران,نام دختر,نامهای جدید دخترها
اسم جک و جونور باشد:
نامهای دختران,نام دختر,نامهای جدید دخترها
اعم از پرنده: مثل پرستو، درنا...
نامهای دختران,نام دختر,نامهای جدید دخترها
حشره: مثل پروانه ...
نامهای دختران,نام دختر,نامهای جدید دخترها
چهارپا: مثل غزال ...
نامهای دختران,نام دختر,نامهای جدید دخترها
اسم علف باشد: مثل ریحانه، پونه و...
نامهای دختران,نام دختر,نامهای جدید دخترها
اسم مکان باشد: مثل صحرا، دریا، خاور، ایران
نامهای دختران,نام دختر,نامهای جدید دخترها
خیس باشد: مثل شبنم، دریا، ساحل، باران
نامهای دختران,نام دختر,نامهای جدید دخترها
و کلا هر اسمی تو این مایه ها باشد اسم دختر و در غیر این صورت اسم پسر می باشد!
نامهای دختران,نام دختر,نامهای جدید دخترها